قلب زیبای من

21 هفتگی

1392/12/6 9:56
نویسنده : مادر
113 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر گلم. الهی قربونت برم مامانی.دلم واسه حرف زدن اینترنتی با تو تنگ شده بود.آخه همینطوری که روزی چندین بار باهات حرف می زنم ولی پیام گذاشتن یه لذت دیگه داره. خوشکلم میدونی چه خبر خوبی برات دارم؟ جواب آزمایشتو گرفتم و به دکتر نشون دادم. خدارو هزار مرتبه شکر دکتر گفت چیزی نیست و اشتباه آزمایشگاه بوده. من میدونستم که خدا ما رو ناامید نمی کنه اما دلهره های مادرانس دیگه، نمی شه کاریش کرد.

یه خبر خوب دیگه هم دارم. دایی علی داره داماد میشه. دیشب خانواده عروس خانم اومدن خونمون. جمعه هم ایشالله مهربرونه. براش خیلی دعا کن که خوشبخت بشه و سر و سامون بگیره.

برا خاله ثریا هم دعا کن که شفا پیدا کنه.الان که حاملم همش براش دعا میکنم چون میگن دعای زن حامله میگیره. برا دایی علی که انگار داره درست میشه ایشالله برا خاله ثریا هم همینطور میشه.

همه اینا به خاطر قدم تو هست که داره اتفاق میفته. راستی هفته دیگه هم دایی محمد و زندایی زهرا و آلا کوچولو دارن میرن کربلا.برا سلامتی اونا هم دعا کن عزیز دلم. خیلی وقته باهات حرف نزدم برای همین خبرام زیاده.یکی دیگه اینکه پنجشنبه هشتمین سالگرد مامان جون بود. مامان بابا علیرضا. رفتیم سر خاک و من خبر اومدن تورو بهش دادم. مطمئنم خیلی خیلی خوشحال شد. برا باباجون نصیر هم خیلی دعا کن که یه زن خوب گیرش بیاد تا از تنهایی در بیاد.حال روحیش اصلا خوب نیست.رو جسمش هم اثر گذاشته. تو رو خدا براش دعا کن عزیز دلم. تو الان مثل یه فرشته پاک و معصومی. برا همه دعا کن که خدا کمکشون کنه و حاجت هاشونو بده.

راستی من تقریبا 10 روزه دارم تکون خوردن های تورو احساس میکنم. نمیدونی چه حال خوبی داره. ولی تکون هاتو فقط خودم حس میکنم و بابایی هرچی دست میذاره حس نمیکنه.خوب هنوز خیلی کوچولویی قربونت برم. طبیعیه.

دیگه باید برم. بازم میام برات پیام بذارم.میبوسمت...

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)